جدول جو
جدول جو

معنی ابوالحسن علی حرانی - جستجوی لغت در جدول جو

ابوالحسن علی حرانی(عَ یِ حَرْ را)
ابن عمر بن احمد بن عمار بن احمد بن علی بن عبدوس حرانی، مکنّی به ابوالحسن و مشهور به ابن عبدوس. مفسر و واعظ و فقیه قرن ششم هجری بود. در سال 510 یا 511 هجری قمری متولد شد و در 558 هجری قمری درگذشت. او راست:1- تفسیری بزرگ. 2- کتاب المذهب فی المذهب. 3- مجالس وعظ. (از معجم المؤلفین بنقل از ذیل طبقات الحنابلۀ ابن رجب ص 206. شذرات الذهب ابن عماد ج 4 ص 183)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ عِ)
ابن محمد عمرانی (یا علی بن عمران). مکنی به ابوالحسن. ممدوح منوچهری دامغانی شاعر. وی از خاندان عمرانی و از اصحاب انوشیروان پسر فلک المعالی بود. هنگامی که سلطان مسعود برای تصرف تاج و تخت از اصفهان و ری به خراسان و غزنین رفت و علاءالدوله بار دیگر متصرفات خود را پس گرفت مسعود لشکری از خراسان بدین نواحی فرستاد و لشکر دیگری نیز با این سپاه یار شد که علی بن عمران در آن بود. این هر دو لشکر ری را از علاءالدوله باز پس گرفتند. علاءالدوله درگیرودار معرکه زخم برداشت و گریخت. در سال 423 ه. ق. علی بن عمران و تاش فراش برای دنبال کردن علاءالدوله به همدان رفتند، علاءالدوله بجانب اصفهان رفت و علی بن عمران نیز به تعقیب وی روان شد. ولی علاءالدوله فرصتی یافت و بار دیگر به همدان بازگشت. علی بن عمران ناچار به همدان بازگردید ولی در راه از علاءالدوله شکست خورد و فرار کرد و پیش تاش آمد و باتفاق یکدیگر بار دیگر علاءالدوله را متواری ساختند. (دیوان منوچهری دامغانی چ دبیرسیاقی چ 2 ص 116 و 329) :
شنیدم که موسی عمران ز اول
به پیغمبری اوفتاد از شبانی
بعمدا علی بن عمران به آخر
رسد زین ریاست به صاحبقرانی.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ حَ)
ابن حسین بن منصور حریری، مکنّی به ابوالحسن. وی متصوف و شیخ فقرای حریریه بود. اصل او حورانی و از قبیلۀ بنی الزمان است. مادرش دمشقی بود و خود نیز در دمشق بزرگ شد. و با اینکه به زندقه و ارتکاب محرمات تجاهر می کرد، ادعای تصوف نیز داشت. و الملک الصالح چون این بشنید او را احضار کرد ولی وی فرار برگزید. و پس از دستگیری درسال 654 هجری قمری در زندان درگذشت. و نجم بن اسرائیل قصیده ای نیکو در مرثیۀ او سرود. (از اعلام زرکلی بنقل از فوات الوفیات ج 2 ص 42. النجوم الزاهره ج 6 ص 359)
لغت نامه دهخدا
ابن عباس بن ابراهیم بن علی بن عبدالرحمان بن قاسم بن حسن بن علی بن أبی طالب، مکنّی به ابوالحسن. فقیه و اصولی بود و در حدود سال 340 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- اختلاف اهل البیت. 2- مایجب أن یعمله المجتهد. (ازمعجم المؤلفین بنقل از تراجم الرجال جنداری ص 24)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ حَ سَ)
ابن اسماعیل بن قاسم بن محمد حسنی، مکنّی به ابوالحسن. وی از امرای یمن و در زمرۀ ادیبان و شاعران بود. در سال 1050 هجری قمری در ’شهاره’ که از قلاع صنعاء است متولد شد. پدرش او را ناظر بر اعمال ’ضوران’ در یمن کرد و پس از مدتی نظارت جمیع اعمال یمن را بدوسپرد. آنگاه در ’تعز’ سکونت گزید و خانه او محل رفت و آمد ادیبان و شاعران بود و در سال 1096 هجری قمری درگذشت. او را دیوان شعری است. (از الاعلام زرکلی بنقل از خلاصهالاثر ج 3 ص 148) (از معجم المؤلفین ج 7 ص 37)
لغت نامه دهخدا